درباره ما
چرا حزب اتحاد ملی ایران؟
بدینوسیله و با عطف به اطلاعیه قبلی سازمان، از این پس در قالب یک حزب سیاسی تکثرگرا و با عضویت و هواداری ایرانیان ایراندوست با هر دین و آیین و اهل هر شهر و روستا، به خدمت و دفاع از حق و حقوق ملت بزرگ ایران و یکپارچگی ایران آزاد و مردمی خواهیم پرداخت.
اما انتشاراین اطلاعیه جدید بخاطر سپاس فراوان از ارسال و اعلام پیام شادباش های پرشمار اعضاء و هواداران و یاران همراه بود. البته در این پیامهای فرخنده، سوال فوق هم بسیار به میان آمد. چون سوالی هوشمندانه بود و میتواند سوال همه آحاد مردم باشد و چون سرمایه معنوی و مخاطبین ما مردم هستند و قضاوت در مورد خدمتگزاران ملت بزرگمان هم بر عهده وجدان بیدار جامعه ایرانی، ترجیح دادیم که جواب این سوال را بصورت این اطلاعیه منتشر کنیم.
در پاسخ سوال بالا به استحظار میرسانیم که: به مناسبت فرا رسیدن هفت اردیبهشت یا سالروز *استراتژی رومی (نقشه های سیاسی- اقتصادی ضد ایرانی) و همچنین شرایط حساس و خطیر کشور که با خطر ماجراجویی نظام جمهوری اسلامی اشغالگر و دولت های خارجی، به شیوه نسل کشی با و پیامد تجزیه ناخواسته بر اساس اهداف سود جویانه افراد و گروههای ذینفع مثل دلالان اسلحه، روبرو است. از این جهت نماینده گان سازمان برای انعکاس بلوغ سیاسی- اجتماعی ایرانیان درجامعه سانسور زده و بسته داخل کشور بعنوان آلترناتیو نجات و دموکراسی، بناچار و از روی وظیفه به پراکنده گی و تشتت ایرانیان با ادیان و شهر و روستاهای مختلف پایان دادند. در واقع حزب اتحاد ملی ایران خانه ملت بزرگ ایران و صاحبخانه معنوی این خانه یا کندو مردم هستند. ما باور داریم همین مردم در حزب خود همانند ملکه زنبور عسل به جمع آوری فرزندان ایران بدور کندوی ملی برای کار و تلاش و بهره برداری از حاصل دسترنج و ثروت طبیعی کشورمان ایران است.
ملی گرایی ما بر پایه خرد گرایی ماست و نه بر پایه ناسیونالیست افراطی یا استعماری. روح حاکم بر خانواده و جامعه ما ایرانیان و پرورش فرهنگی ما همواره بر پایه میهن دوستی و حس خواهری و برادری منصفانه با ملل دنیا و رقابت سالم سیاسی-اقتصادی با دولتها است. همچنین ملت بزرگ ایران خواهان گسترش وسیع فرهنگی-گردشگری و گسترش جنگلها و مراتع و آموزش و سرمایه گذاری زیست محیطی است، چون زمین سیاره همه انسانهاست. از طرف دیگر با گسترش شبکه های اجتماعی و عصر نوین دهکده جهانی و تبادل اطلاعات، عصر استعمار سنتی و نوین به سر آمده و جوانان پرشمار ایرانی ضمن اینکه به صلح و دوستی و مراوده با جوانان سایر ملل دنیا علاقه مندند، در عین حال با شعور بالا و حس میهندوستی خردمندانه خود از هر گونه توطئه و جنگ و نژاد پرستی استعماری بیزارند و در صورت بروز چنین تهاجمات ضد ایرانی از طریق کندو و کانون همه ایرانیان «حزب اتحاد ملی ایران» در مقابل هر گونه تهاجم نژادپرستانه-اقتصادی خارجی متحدا وارد کارزار فکری-دفاعی خواهند شد.
نظام اشغالگر و استعماری ایران، با مبارزه خردمندانه ملت میهندوست در حال فروپاشی ار داخل و خارج است. نجات ایران توسط خود مردم، همیشه در تاریخ ما نمود پیدا کرده است. در گذشته، اعضاء و هواداران سازمان جبهه اتحاد ملی و میهنی ایران، همواره افتخار در خدمت خیزش و خواسته های ملی و بر حق ملت تاریخسازمان را داشته اند. امروز هم بر حسب ضرورت و در میذانی بزرگتر و پر مسئولیتر، دوشادوش ملت بزرگ ایران به سوی نجات و آزادی ایرانیان حرکت میکنیم. ایران فردا باید توسط خود ملت و حکومت مردم بر مردم اداره شود و نه توسط مشتی مهره مرگ آفرین و چپاولگر استعمار. دموکراسی و سکولاریسم باید توسط خود مردم نهادینه و مراقبت گردد. عدالت اجتماعی و امکانات برابر( حذف تبعیض دینی و غیره در شرایط استخدام و داوطلب شدن) باید توسط خود مردم و زحمتکشان و حقوق دانان و اتحادیه های راستین کارگری در استخوانبندی جامعه نوین ایرانی، برقرار شود. حق بهره برداری برابر و منصفانه از ثروت و درآمد ملی کشور بشکل تامین اجتماعی واقعی و نظام بازار آزاد برای پیشرفت اقتصادی و تسهیلات بانکی برای کارگران ماهر و سابقه دار و فارغ التحصیلان. بنابراین برای ناکام گذاشتن استراتژی ضد ایرانی و تامین آینده خود و ایرانیان همین امروز با حزب و خانه واقعی خود تماس بگیرید و متحد شوید، فردا شاید خیلی دیر باشد.
مسئول روابط عمومی حزب اتحاد ملی ایران
فرشته سادات- بیستم اردیبهشت یکهزار سیصد هشتاد هشت خورشیدی
*استراتژي رومي: درسي هميشگي براي همه قدرت ها و دولتها - ترس امپراتوري روم از ناسيوناليسم ايراني
شكست هاي نظامي سنگين سال هاي ۲۳۸، ۲۴۴ و ۲۶۰ ميلادي از ايران (زمان اردشير ساساني و پسرش شاپور) و از دست دادن دو امپراتور در اين جنگ ها و تعهد پرداخت باج و خراج به ايران، دعاوي بانو «زنوبيا» در مصر و مناطق شرقي آن، حمله فرانك ها از آلمان به فرانسه (كشور گل) و اسپانيا، تعرض گت ها و وندال ها به حواشي شمال شرقي ايتاليا و شورش طوايف ساكن الجزاير امروز، امپراتوري روم را از آغاز بهار سال 261 ميلادي در بدترين وضعيت خود قرار داده بود.
اين فشارهاي نظامي و مقاومت ها، در رم و شهرهاي شبه جزيره ايتاليا منجر به گراني مواد ضروري، بي نظمي هاي اجتماعي و كميابي خواروبار شده بود. در اواخر آوريل سال ۲۶۱ ميلادي بزرگان امپراتوري روم هنگامي كه خود را با روحيه خود مختاري ارتش ها چهارگانه اين كشور كه هر كدام درصدد معرفي يك نامزد امپراتوري به سنا و نيز پيدايش فئوداليسم به علت خريد اراضي خرده مالكين از سوي توانگران و خشم ملي رو به رو ديدند احساس خطر كردند، اختلافات فيمابين را كنار گذاردند و در نشستي كه ششم و هفتم ماه مه سال ۲۶۱ ميلادي در «رم» تشكيل دادند دولت ساسانيان را خطر اول و مسبب همه اين دشواري ها تشخيص دادند، زيرا كه سياست كلي ساسانيان بر اين اصل قرار گرفته بود كه روميان قدم به آسيا نگذارند و نيز به آنان اجازه تاخت و تاز در مصر، سوريه و سواحل غربي آسياي صغير (تركيه امروز) را ندهند. اين نشست، خطر دوم را پيدايش فئوداليسم و ثروتمندتر شدن ثروتمندان دانست كه فئودال ها و ثروتمندان در هر شكل ذاتاً مخالف نظام حكومتي جمهوري هستند. بزرگان روم همچنين علل شكست هاي نظامي سه دهه گذشته از ايران را، در جنگيدن همزمان در چند جبهه تشخيص دادند و اين تصميم ها را كه صورتجلسه آن باقي مانده است اتخاذ كردند:
ـ تضعيف ناسيوناليسم ايراني و حتي المقدور نه با جنگ، بلكه با بازي هاي ديپلماتيك و ظاهرا دوستانه، و از درون (با ايجاد چنددستگي و اختلاف ميان بزرگان و ژنرالها)، به گونه اي كه دولت ساسانيان از توسعه طلبي و دفاع از شرق دست بردارد و به آنچه كه دارد قانع باشد.
ـ محدود كردن مالكيت اراضي كشاورزي و بازخريد اراضي كشاورزان از فئودالهاي نوخاسته و فروش آنها به اقساط طويل المدت به صاحبان قديم و لغو اسناد معاملات اراضي كشاورزي سالهاي اخير. به علاوه، بستن ماليات سنگين بر ثروت و درآمدهاي ناشي از معاملات (به زبان امروز: كپيتال گين = سود حاصله از سرمايه و خريد و فروش دارايي ها «امروزه سهام، خانه و زمين، ارز و طلا، مسكوك، اشياء عتيقه و هنري).
ـ ممنوع كردن جنگ همزمان در بيش از يك جبهه. هر جنگ تازه بايد پس از پايان گرفتن كامل جنگ جاري (درجريان) صورت گيرد.
با اجراي اين سه تصميم كه در تاريخ عمومي؛ «استراتژي رومي» عنوان گرفته است و بايد درس و پند براي هر قدرت جهاني و هر دولت باشد، روميان در دو مورد آخر موفق بودند، ولي هيچگاه نتوانستند ناسيوناليسم ايراني را تضعيف كنند كه به قول «هگل» ابدي و در ذات آرين هاست، و بمانند آتشفشان گهگاه دچار شعله پراكني، انفجار و طغيان مي شود (ايستادگي تاريخي افغانها كه آرين هستند در دو قرن گذشته در برابر انگليسيها و روسها و اينك «ناتو» نمونه كوچكي از آن است و اين ايستادگي پيش از رسيدن به نتيجه، پايان نخواهد يافت).
با اين كه اين استراتژي در كتابهاي تاريخ عمومي و دروس «استراتژي و پاليسي» آمده است، هيتلر و پيش از او ناپلئون - هيچكدام - از تصميم سوم كه نتيجه يك تجربه گران بود استفاده نكردند، در چند جبهه همزمان جنگيدند، شكست خوردند و نابود شدند. دکتر نوشیروان کیهانی زاده
مطالب و نظریات مندرج شده در فضای این سایت تا زمانیکه به تایید دفتر مرکزی و مسول حقاظت سازمان نرسیده باشد، نظر قطعی سازمان جبهه اتحاد ملی و میهنی ایران نمی باشد و سازمان هیچ تعهد سیاسی و حقوقی نسبت به مندرجات آن
نخواهد داشت