با همین دختران و پسرانمان

با عرض درود خدمت شما هم میهنان گرامی.

امروز همه ی ما اینجا شده ایم تا با یک دیگر صدای ازادی ایرانمان را فریاد بزنیم.
تا اتحاد و همدلی مان را به گوش دزد های سرزمین عزیزمان برسانیم.
امروز همه ی اقوام و ادیان عزیز و دوست داشتنی کشورمان(کورد،لر،فارس،بلوچ،اذری،گیلک و…)
و(مسیحی،زرتشتی،بهایی،یهودی،بی دین)
دست در دست هم یک صدا و زیر یک پرچم
بانگ ازادی را فریاد میزنیم.
مسئله اصلی که امروز چند کلامی میخواهم صحبت کنم. در مورد اتحاد و همدلی قومیت های ایران عزیزمان است.
مسئله ای که چهار دهه است جمهوری اسلامی تمام تلاش و سرمایه گذاری خود را روی انجام داده است.
تا قومیت ها را به جان هم بی اندازد برای مثال با توهین به قومیت ها دعوای میان اقوام و ادعا های پوچ و تجزیه طلبی به دنبال حکمرانی در ایران هستند و مردم را تهدید میکنند که اگر نباشند ایران تکه تکه میشود و چیزی از ایران باقی نمی ماند اما تمامی این ها توهماتی بیش نیست و ما مردم ایران هزاران سال است که در کنارهم و زیر یک پرچم و در صلح و ارامش زندگی میکنیم.
صادراتی های نظام با نقشه های خیالی و بی اساس خود در خارج از کشور نقشه هایشان را پیاده میکنند و نظام نیز در داخل کشور
با سواستفاده ار ارق ملی میهنی ما حکمرانی میکند
اما عزیزان حتی اگر کشور هیچ حکمرانی هم نداشته باشد نه تنها از جمهوری اسلامی بهتر عمل میکند بلکه یک وجب از خاک ایران جابه جا نمیشود
واین وظیفه ی ما مردم فهیم و غیور است که با اتحادمان این نقشه های شوم جمهوری اسلامی را از بین ببریم.
هم میهنانم همه ی ما اقوام به یک اندازه در ایران سهم داریم
و در ایران فردا هیچ قومی و یا عقیده ای برتر از دیگری نیست
پس همه با هم دست در دست هم برای ازادی ایران
مسئله ی بعدی در مورد کسانیست که در خارج از کشور به عنوان اپوزسیون و پناهنده ی سیاسی زندگی میکنند.
هموطنان من ، دوستان من.و همرزمان من
مبادا که فراموش کنیم که ما برای چه در این کشور هستیم
مبادا که فراموش کنیم که همه ی ما پناهنده هستیم
مبادا فراموش کنیم که در این خاک مهمان هستیم
مبادا فراموش‌ کنیم که مردم داخل کشور به فعالیت های ما چشم دوخته اند
مبادا که از یاد ببریم ما به ایران تعلق داریم و یک روزی باید برگردیم و ایرانمان را بسازیم
درست است یکسری مسائل و مشکلات متاسفانه گریبانگیر ما مردم ایران شده است و یکی از اصلی ترین مانع پیشرفت ما
شده است اما ما مقصر نیستیم ما میتوانیم تعغیر را شروع کنیم
همه ی ما کودکان پاک و معصومی بودیم که توسط نظام اموزش و پرورش تربیت شدیم از هفت سالگی در مدارس توهین و تشر شنیدیم تحقیر شدیم به بدترین شیوه های ممکن تنبیه بدنی شدیم
مدام در گوش ما خواندند بی خاصیت ها
و حسادت را به ما یاد دادند تنفر و کینه دوزی را بین ما رواج دادند گریه و عذا داری و ترسو بودن و بی انگیزگی را به ما یاد داند و از همه بدتر بزرگ شدیم و حاصل ترییتمان را که در مدارس و دانشگاه ها دیده بودیم در اجتماع اجرایی کردیم هرکدام به شیوه ای به خود به انسانیت و به وطن اسیب زدیم
شاید تنها ما فرزاندان مشرق زمین بودیم که در مدارس فرسوده و بدون امکانات و بی برنامه ریزی با توهین و شکنجه با کابلو شلنگ و خط کش بزرگ شدیم
شاید تنها ما فرزادان شرقی بودیم
که دخترانمان در نوجوانی و عروسک به دست عروس شدند
و زیر شال و مقنعه و چادر و مانتو در گرمای طاقت فرستی تابستان شکنجه شدند
و به خاطر چند دقیقه دوچرخه سواری
یک نخ سیگار و چند دقیقه خندیدن با صدای بلندن توهین شنیدند
دخترانی که گاهی اوقات عشق را به قیمت جانشان چشیدند
و با ترس و دلهره
تنهایی یک گوشه در کنج اناق به بوسه های معشوقشان فکر کردند
در خانه ها زندانی شدند
و شاید هیچوقت لذت قدم زدن زیر باران در شب های پاییزی با دوستانشان را نچشیدند
یا که پسرانمان در همان سن کم طعم مرد بودن را چشیدند برای نان جان دادند بهترین روز های زندگیشان را در پادگان ها با توهین و تحقیر سپری کردند
ارزوهایشان،رفاقت هایشان و معشوقه های جوانیشان همگی در کوچه باغ خاطرات فراموش شدند
وغرق در مواد و اعتیاد و فقر و بدبختی شدند
به امید رهایی وطن از جهل و خرافات
به امید رهایی وطن از سایه تاریک استبداد
به امید رهایی وطن از دروغ و حسادت و کینه دوزی
و در اخر با چکیده ای از اشعار دکتر فریدون فرخزاد به صحبت هایم پایان میدهم

هرگز سکوت من علامت انتحارم نیست
قلبم اگر شکست لحظه ی مرگ کارم نیست
ایران همیشه هست هرکجا که سلامی باشد
در عمق ان سلام از شرافت پیامی هست
هرگز گمان مکن که در وطن تنها هستی
من در کنار تو و تو میان ما هستی
اما اگر پرچم شیر و خورشیدمان
تکه پاره شد مثل ذرات امیدمان
چونکه زنده ایم به خاطر شرافت انسان
خیزیم همه زجای به نام تاریخ ایران
انها که امدند تبار ایران را کشتند
مارا به جرم عشق به خون ایران اغشتند
فریاد ما شکست در گلوی هزاران مرد
از میهنم چه مانده اکنون
جز سکوت سیاه من

امروز تمام ایران هم صدا شده اند
امروز نسل جوان واقعیت ها فهمیده اند
امروز مردم ما فریاد میزنند از کردستان تا اذربایجان از کردستان تا گیلان
امروز نسل جوان ما فریاد کیزند که ناموس کورد ناموس کورد ناموس بلوچ است
امروز ما میخواهیم ایرانی بسازیم که فارق از دیکتاوری باشد
ایرانی که باهم برابر باشند
ایرانی که هسته ی حکومتی ان از جامعه باشد
ایرانی برابر و ازاد
ما ایران را میسازیم
با خونمان
با استخوان های خورد شده مان

ما مردم ایران از امتیاز های مثبتی برخورد دار هستیم
جوان های ما در علم وصنعت، تکنولوژی و … پیشتاز هستند
ما نه تنها ترسی از فردای ازادی نداریم بلکه مشتاقانه منتظر هستیم تا کابینه ی جدید دولت را با جوان های تحصیل کرده ونخبه تشکیل دهیم
و ایرانی ازاد و پیشرفته را بسازیم
چرا جوان های ما باید در کشور های دیگر و دور از وطن و خانه و خانواده استعدادهایشان را نشان بدهند
چرا باید جوان های باهوش و تحصیله کرده ی ما در زندان ها حبس یا در شلوغی شهرها بیکار باشند
ما میتوانیم ایران را با همین نخبه هایمان از نو بسازیم
ایرانی ازاد، ایرانی اباد، و ایرانی شاداب
پس از همین الان این امید را داشته باشید که در فردای پس از براندازی نظام دیکتاتوری کشوری متحد ،سکولار، را خواهیم ساخت
با همین جوان هایمان
با دختران و پسرانمان

بهنام قبادی - انگلستان

behzad

behzad@unitediranianparty.org

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.