نبرد پارتیزانی زنان و مردان ایرانی
نبرد پارتیزانی زنان و مردان ایرانی
متن:
بنظر شما، "چرا یهودیان انگلستان و روسیه هرگز [فراخوانهای دستخالی به کف خیابانهای برلین و ورشو] را صادر نکرده
و بجاش به پارتیزانهای مسلح یهودی کمکهای حضوری مسلحانه، مالی، تبلیغاتی و قاچاق مهمات میکردند؟"
پارتیزانهای اشکنازی یا یهودیان اروپا که بسیاری از آنها دختر و پسر نوجوان بودند که در طول جنگ جهانی دوم علیه نازی ها جنگیدند. اکثریت آنها مردم عادی بودند که از محلههای یهودی نشین و اردوگاههای کاری فرار کردند و به گروههای مقاومت سازمانیافته در جنگلها و مبارزات زیرزمینی شهری پیوستند. پارتیزان های غیر یهودی می توانستند برای امنیت و امنیت به خانه های خود بازگردند، ولی یهودیان جایی برای رفتن نداشتند و به همین دلیل دائماً در حاشیه شهرها و قصبه ها در حال تعقیب و گریز پارتیزانی بودند.
برخی، مانند فرانک بلیچمن نوجوان لهستانی، می دانستند که روستایشان به یک گتو تبدیل خواهد شد. فرانک فرار کرد و به گروهی از پارتیزان ها در یک جنگل پیوست. دیگران، مانند آبه اسنر، از معدود پارتیزان های یهودی با آموزش نظامی بودند. اکثر پارتیزان ها چیزی در مورد اسلحه و مهمات نمی دانستند، بنابراین افرادی مانند آبه مربیان و رهبران موثری برای پیروزی شدند.
پارتیزانهایی که اسلحه به چنگ آورده و نحوه استفاده از آن را تمرین کرده بودن بیشتر با آغوش باز پذیرفته می شدند. اگر کسی می خواست پارتیزان شود ولی هیچ سلاحی نداشت، برخی از گروه ها از او می خواستند که به هر شکلی که می توانست، یک اسلحه از نازیها به غنیمت بگیرد یا از قاچاقچی بخرد. خارجیهایی که برای مبارزه با نازیها آمده بودند - مانند گروههای پارتیزانی روسی در لهستان - برای یهودیانی که موقعیت محلی را میشناختند و میتوانستند به عنوان پیشاهنگ آنها عمل کنند، ارزش قائل بوده و حرف شنوی داشتند...
کدبان بهزاد