پاسخ کدبان به تاریخ

بعد از ۱۰۰ روز شکست، از روز اول مثل خیلی ها شوربختانه برایم منطقی و علمی بود که دوره انقلاب‌های وارداتی سپری شده و ایرانیان ایراندوست یا ایرانفروش بسیاری در انقلاب مشترک مثلث جمهوری اص لامی سیا و سعودی بر علیه رستاخیز ملی میهنی رضاشاه روحتشاد، به خیابان‌ها و اماکن عمومی کشانده شده و سپس شناسایی و سلاخی خواهند شد. یعنی از همان روزی که (ایران!؟) اینترنشنال همانند بی بی سی ۲۰۰۹ ندا آقاسلطان، جنبش مهسا امینی را با زن زندگی آزادی ۲۰۲۲ کلید زد،
می‌دانستم جناح هاشمی رژیم و متحدان عرب و غربی اش، هوشمندانه تر از جناح سید علی رفتار می‌کند و بجای خشونت و سرکوب از ابزار عوامفریبی مثل ترور جلوی دوربین یا برجسته کردن قتل وحشیانه یک خانم ایرانی کرد ناشیعه توسط گشت ارشاد زنکُش سواستفاده جناحی خواهد کرد تا دوباره پس از راحت شدن رهبرشان هاشمی در استخر فرح توسط جناح رقیب، سلسله سلطان اکبر هاشمی را با خاتمی، فایزه، میرحسین سبز و کفترها و پرستوهای داخلی و صادراتی دوباره حاکم بر منایع زیرزمینی و روزمینی ملت دربند ایران نماید.

خیلی از دوستان با تجربه تر یا از اول سکوت کردند و یا ترجیح دادند با "خر برفت و خر برفت و خر برفت" حکایت جلال بلخ دم بگیرند. در حالیکه مدعیان جنبش سعودی زن زندکی آزادی در واقع به زن پولسازی بردگی معتقدند که در سوابق و زانوی پایشان مشهود است، زن را بطور ابزاری فقط موجودی برای پولسازی و خرید خانه چند میلیون دلاری در آمریکا می‌خواهند یا برای بردگی جنسی از تحصیل درآمدهای رانتی خود.

البته دوستانی که مرا در حلقه اول و دوم می‌شناسند می‌دانند که تا پیش از ۲۰۰۹ چقدر برای کودکان دختران پسران و زنان سرزمینم گریسته ام و جوانی خود را بخاطر وظایف ملی و میهنی خود با افتخار خرج ایشان کرده و همینطور از ۲۰۰۹ به بعد برای جنبش زنان و شایسته سالاری در راستای رهبری زنان شایسته با حضور زنان بزرگ کشورم در تبعید کوشا بوده و هستم. گر چه ضربات و لطمات جبران ناپذیری بخاطر بازگشت اعتماد به نفس و خردگرایی و همینطور نگاه انسانی برابر (نه جنسیتی) به زن ایرانی از پرستوهای نر و ماده جمهوری اص لامی و همینطور روشنفکران غربزده - شرقزده و سرسپردگان آنها خورده و همینطور زخمهای عمیقی در روان رنجیده ام تنها بخاطر عبور زن ایرانی از ابزار شیعی غربی به نیرو ایرانشهری شاهد بوده ام.

اما چه میتوانستم بکنم؟ سکوت مصلحتی؟ یا زن زندگی بازی مصلحتی؟ یا دفاع از حق و حقوق زن ایرانی که در ۱۷ دیماه توسط رضاشاه بزرگ سامان گرفت؟

اولی عاقلانه بود اما در مرامم نبود، دومی به بودجه ام کمک می‌کرد! که نیازی به دریوزگی و گدایی قلندر صلح و عشق از بنیادهای تجزیه طلب و ضد زن زیر نظر سعودی و سورس نیست.

و اما سومی باز هم مثل نبرد با حزب ال لاه و سبز ال لاه و بنفش ال لاه و اکراین ال لاه، برایم در کنار انبوهی از نیایش های مردمی، تعدادی فحاشی و دری وری و امر و نهی و حسادت و افترای بی سند مجازی و حضوری بهمراه داشت البته با چاشنی به بالا خزیدن خس و جلبک های جمهوری اص لامی و منافقینی که اینبار با پرچم مقدس شیر و خورشید شعارهای تجزیه طلبانه و ضد زن تلویزیون سعودی را سر میدادند!

اما مرا از روز اول قتل مهسا و سپس موجسواری روی خون آن بیگناه و هزاران بیگناه فریبخورده دیگر، نگاه به زیر دریا بود که گوهری به نام رستاخیز مردمی رضاشاه روحتشاد بود و همین گوهرشاد بود که به کد بان یاری داد تا تعدادی جوان فریبداده را از خودکشی کف خیابانی به نبرد پارتیزانی بزن ولی دیده نشو خارج از میدانی با پوشش چادر و استتار کامل برگردانم.

در آخر جا دارد که تکرار کنم به شما و همه کسانی که بجای موجسواری روی خون مهسا و شعارهای فریبنده عناصر ضد ایران و ضد آزادی زن، یا حداقل سکوت اختیار کردید یا حداکثر به پیکار در دو جبهه پرداختید افتخار میکنم و قول شرف کدبانی میدهم که تاریخ ایرانزمین اگر گلوبالیستهای جنگ اتمی ساز اجازتمان دهند، از شما زنان و مردان که پیکارگران دو جبهه برای دفاع از منافع خیزش ملی رضا شاه روحت شاد بودید، به نیکی و افتخار یاد خواهد کرد و زنان آزاد ایرانشهر بر کرسی
سالاری یا خانه داری، پادشاهی یا دیوانی آزادی خود را مدیون دلاوری و خرد شما جوانزنان و جوانمردان آزادیخواه خواهند دانست.

پس به پیش دلاوران تاریخساز ایرانمان، چرا که تاریخ سرزمین مادریمان آبستن و منتظر حماسه رضاخانی و نادر قلی و آرتیمسی شماست.

کد بان بهزاد
۲۹ دسامبر ۲۰۲۲ میلادی در تبعید

behzad

behzad@unitediranianparty.org

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.